نویسنده: محمدحسن قدردان قراملکی




 

محتمل است این شبهه طرح شود که چگونه ممکن است امامان با وجود اینکه پیامبر نیستند، جایگاهشان از پیامبران بالاتر باشد، به تعبیر دیگر، امامان چگونه بدون طی کردن مقام نبوت به مقام امامت نائل آمدند؟

تحلیل و بررسی (ولایت گوهر نبوت)

ویژگی‌ای که موجب می‌شود پیامبران شایستگی مواجهه با امر قدسی و فرشته وحی داشته باشد، تعالی روح خودشان است، آنان به گونه‌ای پیش از نبوت به تعالی و تهذیب روح خود می‌پردازند که لیاقت دریافت وحی و برگزیدن به مقام رسالت را پیدا می‌کنند، البته در این راه نیز عنایت الهی شامل حالشان می‌شود.
در اصطلاح عرفانی به تعالی روح و نزدیکی صاحب روح به قرب الهی «مقام ولایت» اطلاق می‌شود که دارنده آن از قرب و منزلت خاص الهی برخوردار و لطف و عنایت الهی از جمله ارتباط با غیب و عالم فرشتگان شامل حالش می‌شود که در این صورت صاحب چنین روحی گوهر و شرط لازم برای نبوت و دریافت وحی را کسب کرده است، اما ممکن است چنین انسانی وحی به معنای شریعت و پیغمبری را دریافت و ممکن است هم دریافت نکند. مانند حضرت لقمان که در قرآن مواعظ نیکوی وی بسیار آمده است. اما بنا به نقل مشهور وی حکیم الهی و نه پیامبر بوده است. با این وجود مقام و منزلت وی از بعضی پیامبران بیشتر بوده است.
به تقریر دیگر دارنده مقام ولایت بالضروره به مقام قرب الهی و ارتباط با عالم غیب و دریافت اسرار و معارف الهی از نوع معارف عقلی و دینی و معرفتی نائل می‌آید و از این حیث می‌توان وی را «نبی» به معنای خیردهنده از غیب الهی نامید. در عرفان از این مقام به «نبوت تعریفی» نام برده می‌شود، (1) لذا عارفان در رابطه با خاتمیت قائل‌اند که «نبوت تشریعی» به خاتمیت رسیده است، اما نبوت تعریفی به معنای رسیدن انسان‌های کامل به مقام قرب الهی و دریافت حقایق عقلی و دینی- نه شریعت- به استمرار خود ادامه خواهد داد.
محی‌الدین عربی می‌گوید:
و اما نبوة التشریع و الرسالة فمنقطعة ... الا ان الله لطیف بعباده فأبقی لهم النبوة العامة التی لاتشریع فیهما. (2)
پس اصل برتری دارنده مقام ولایت بر مقام نبوت با قرآن و مبانی عرفانی سازگار است، اما اینکه آیا امامان شیعه نیز دارنده چنین روح و مقامی هستند؛ ما آن را با روایات نبوی ثابت می‌کنیم. روایات متعددی وجود دارد که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به روح قدسی آنان و برتری آنان بر ارواح پیامبران تأکید و تصریح داشته است.

پی‌نوشت‌ها:

1. فصوص الحکم، فص داودیه، ص 162؛ الفتوحات، ج1، ص 143 و ج2، ص 429، مقدمه قیصری بر فصوص، ج1، ص 127، فصل 12.
2. فصوص الحکم، آخر فص عزیزی، ص 134 و فص شیئی، ص 72.

منبع مقاله :
زرشناس، زهره؛ (1391)، درآمدی بر ایران‌شناسی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اوّل